این روزها با اومدن کانالهای ماهواره ای به زندگی مردم، بسیاری از ما وقت زیادی رو صرف تماشای برنامه سریالها و یا فیلمهای تلویزیون میکنیم. و امارها حاکی افزایش مدت زمان تماشای تلویزیون در بین اقشار مختلف جامعه دارد. از جمله خبرهایی که در مورد مضرات تماشای تلویزیون منتشر شده می تونم به بیشتر از دو ساعت تماشای تلویزیون خطر بیماری قلبی را تشدید میکند و افزایش خطر بیماری قلبی با تماشای تلویزیون و همچنین برای کودکان آسیب های تماشای تلویزیون توسط کودکان اشاره کنم.
تو این مطلب می خوام براتون بگم که نگاه کردن تلویزیون و برنامه های تلویزیونی چقدر می تونه بد باشه!
۱- تماشای تلویزیون وقت شما رو هدر می دهد.
اون وقتی که شما برای تماشای تلویزیون اختصاص میدهید باعث میشه که از دیگر کارهایی که از انجام دادنشون لذت می برید باز بمونید. من دنبال آمار تماشای تلویزیون در ایران گشتم ولی از اونجایی که علم آمار در ایران هنوز اونقدر رشد نکرده چیزه بدرد بخوری پیدا نکردم ولی مثلا در آمریکا آماری که گرفتن هر فرد بطور متوسط روزانه ۵ ساعت به تماشای تلویزیون اختصاص میده.
این یعنی ۱۸۲۰ ساعت در سال و اگر بگیم که در هر روز آدم ۸ ساعت خواب باشه یعنی ۱۱۳ روز در سال فقط بخوابه و تلویزیون نگاه کنه !!! یعنی بیشتر از ۳ ماه و نیم از سال رو وقت برای تنها نگاه کردن تلویزیون به هدر داده.
حالا فکر کنید که اگر تلویزیون از زندگی افراد آمریکایی حذف بشه چقدر می تونه به وقت آزاد برای درس خوندن، کار کردن، فکر کردن، عشق ورزیدن و با هم بودن بدست آورد.
۲- تماشای تلویزیون از میزان فعالیت مغر می کاهد
در واقع تماشای تلویزیون به مرور شما تبدیل به سیب زمینی میکنه! شما با تماشای تلویزیون از نظر ذهنی در یک حالت آرام قرار میگیرید و در واقع هیچ کاری از ذهنتون نمی کشید و این باعث تحلیل رفتن قوای ذهنی میشه. همونطور که همه ما می دونیم مغز انسان مانند یک ماهیچه با کار بیشتر قوی تر میشه و با کار کمتر ضعیف تر.
برای همین هم هست که در هنگام تماشای تلویزیون آدم کم کم خوابش میگیره و در واقع چرت میزنه. چون مغزش داره چرت میزنه !
در یک تحقیقی که شده نشون میده که تلویزیون مانند یک ماده مخدر عمل میکنه (منبع)
اینم یک متن علمی در مورد اثرات تلویزیون روی مغز انسان:
When you watch TV, brain activity switches from the left to the right hemisphere. In fact, experiments conducted by researcher Herbert Krugman showed that while viewers are watching television, the right hemisphere is twice as active as the left, a neurological anomaly. The crossover from left to right releases a surge of the body’s natural opiates: endorphins. Endorphins are structurally identical to opium and its derivatives (morphine, codeine, heroin, etc.). Activities that release endorphins (also called opioid peptides) are usually habit-forming (we rarely call them addictive).
Indeed, even casual television viewers experience such opiate-withdrawal symptoms if they stop watching TV for a prolonged period of time. An article from South Africa’s Eastern Province Herald (October 1975) described two experiments in which people from various socio-economic milieus were asked to stop watching television. In one experiment, several families volunteered to turn off their TV’s for just one month. The poorest family gave in after one week, and the others suffered from depression, saying they felt as though they had “lost a friend.” In the other experiment, 182 West Germans agreed to kick their television viewing habit for a year, with the added bonus of payment. None could resist the urge longer than six months, and over time all of the participants showed the symptoms of opiate-withdrawal: increased anxiety, frustration, and depression.
۳- برنامه های تلویزیونی احساسات انسان را تغییر شکل می دهد
تا حالا چند بار شده که خیلی خوشحال بودین و با نگاه کردن به یک برنامه تلویزیونی ناراحت شدین؟ یا اینکه از دیدن یک زندگی مرفه تو یک برنامه تلویزیونی کلی غصه خوردین که چرا من همچین زندگی ندارم؟ و …
بله برنامه های تلویزیونی می تونند به شما خیلی احساسات که شاید اصلا شما با نگاه نکردن به اونها هیچ وقت تجربه نکنید رو به شما القا میکنه. احساساتی مثل احساس فقر، احساس زشتی، احساس داشتن اندام نامناسب، احساس خنگی و …
شما همینی هستید که هستید چرا باید یک برنامه بیاد و به شما القا کنه که شما خیلی از زندگی عقبید؟ یا اینکه اندام یک مرد یا زن می تونه اینقدر زیبا باشه؟ یا یک نفر می تونه به چه راحتی کارهای محیرالعقول انجام بده که شما نمی تونید؟
خیلی وقتها شده که شما بعد از تموم شدن یک برنامه و یا سریال تلویزیونی مدتها فکر میکردید که اگر من جای فلان شخصیت بودم فلان کارو میکردم چه خوب بود و یا اینکه وای اگر منم یک همسر (زن / مرد) مثل اون هنرپیشه داشتم وایییی چی می شد؟ و …
پس باید بدونید که وقت شما نه تنها هنگام تماشای تلویزیون هدر میشه بلکه بعدش هم مدتها ذهن شما رو مشغول میکنه.
۴- پایین بودن کیفیت (محتوای) برنامه های تلویزیونی
امروزه اکثر برنامه ها و سریالهای تلویزیونی تنها جهت تفریح و سرگرمی و در واقع پرکردن اوقات بیننده درست میشن و معمولا هیچ پیام خاصی برای بیننده ندارند. البته قبول دارم که هستن کانالهایی که برنامه های مفیدتر داشته باشند ولی باز هم به نسبت کل برنامه های کانالهای مختلف می توان گفت که کیفیت محتوای برنامه تلویزیونی امروزه خیلی کمتر شده.
مثلا تو برنامه های مسابقات تلویزیونی اگر نگاه کنید معمولا هیچ نکته مثبتی دستتون رو نمیگره. حالا اگر تو یک قسمت از برنامه یک سئوالی پرسیده بشه که شما ندونید و با دیدن اون برنامه پاسخش رو بفهمید نمیشه گفت که اون برنامه آموزنده بوده. چرا که من به شخصه ترجیح میدم که اون زمان رو تو اینترنت اگر جستجو کنم و مقاله بخونم به مراتب مطالب آموزنده تر و بهتری پیدا خواهم کرد و از همه مهمتر که می تونم تو اینترنت تحقیق کنم و صحت و سقم مطالب رو هم پیدا کنم و تنها یک ارتباط یکطرفه نیست که هر چی گفتن باید قبول کرد میشه نظرات مختلف رو دید و …
موضوعات تکراری و خسته کننده مثل مسابقات خوانندگی، مد و لباس، ورزشی و … دیگه مزید بر علت شده که آدم وقت گرانبهاشو کمتر برای دیدن اونها هدر بده.
از همه مهمتر اون جنبه های تبلیغاتی بیش از حد برنامه ها هست که آدم رو بعضی وقتها واقعاً خسته میکنه. حالا بعضی از برنامه های خیلی حرفه ای که ساخته میشن شاید اون تبلیغات رو یواشکی به خورد بیننده بدن مثلا در یک برنامه ای که ممکن هست خیلی از شما دیده باشید American Idol.
بله در این برنامه American Idol تنها در ۳۸ قسمت اول تا فصل هفتم برنامه چیزی در حدود ۴۱۵۱ محصول از کمپانی های مختلف دنیا در بخشها و قسمتهای مختلف چیده شده و استفاده می شد که تنها جنبه تبلیغاتی داشتند. حالا من با تبلیغات مشکلی ندارم یا با اینکه برنامه های اسپانسر داشته باشند. ولی دیگه این وضعیت رو بعضی وقتها واقعاً این کارگردانها شورش میکنند.
۵- تلویزیون با سطح خشنودی پایین ما از زندگی مرتبط است.
تحقیقات نشون داده که اونها که خیلی معتاد برنامه ها و سریالها تلویزیونی هستند سطح خشنودی و رضایتشون از زندگی پایین هست و زندگی پر از اضطراب و نگرانی دارند.
یعنی چی؟ ببینید اگر توجه کرده باشید اکثر برنامه ای تلویزیونی و سریالها داستانهای دراماتیک دارند. و بعد از تماشای اونها بیننده همیشه از خودش می پرسه: یعنی چه اتفاقی برای فلانی می فته؟ آیا فلانی با فلانی آخرش به هم میرسند؟ اگر فلانی بفهمه که فلانی خیانت کرده چی میشه؟ و از این قبیل سئوالات که باعث میشه بیننده همیشه سریالها رو دنبال کنه. اصلا در واقع اینگونه سریالها عمداً به همین شکل ساخته می شوند که ارتباط بیننده با شخصیتهای سریال رو محکم کنند تا اونها همیشه سریال رو دنبال کنند.
حالا مشکل چیه؟ در واقع مشکل اینست اکثر ما که با شخصیتهای اینگونه برنامه ها ارتباط برقرار می کنیم برای اینست که یک جورایی خودمون رو تو اون شخصیت میبینیم و برای همین هم از ناراحتی اون ناراحت میشیم و از خوشحالیش خوشحال. و حتی سرنوشت اون در پایان برای ما مهم میشه و این مارو مجبور به تماشای ادامه سریال میکنه. خیلی زیرکانست نه؟
حالا همین قضیه باعث میشه که ما همیشه آرزو کنیم که اون شخصیت موفق بشه و برای دیدن موفقیت اون دهها قسمت از یک سریال رو دنبال میکنیم ولی قافل از این هستیم که موفیقت و یا عدم موفقیت اون شخصیت هیچ ارتباطی با زندگی ما نداره.
ما اگر می خواهیم زندگی خوبی داشته باشیم باید تلویزیون رو خاموش کنیم و بریم بیرون با دوستان وقت بگذرونیم، کار کنیم، فکر کنیم برنامه ریزی کنیم و در واقع عمل کنیم تا بتونیم اون چیزایی که می خوایم رو بهش برسیم و زندگی شاد و موفقی داشته باشیم.
۶- تبلیغات بیش از اندازه
شما اگر دقت کرده باشین در کانالی مانند Farsi1 و خیلی از کانالهای محبوب این روزها معمولا هر یک ساعت پخش برنامه یا سریال بیش از ۲۰ دقیقه تبلیغات کالا، محصولات و همچنین اعلام برنامه های آینده، بعدی و قبلی و … رو نشون میدن. این یعنی اینکه تازه اون یک ساعتی که از وقت شما هدر میره برای دیدن یک برنامه تلویزیونی در واقع باز بیش از یک چهارمش هم برای دیدن یک سری تبلیغات بدرد نخور صرف میشه…
همین تبلیغات بیجا (البته به نظرما) میدونید در بیشتر اوقات با حس بیننده از اون سریال و یا برنامه که در حال دیدنش بوده خیلی مرتبط هست و باعث میشه که بیننده بره و اون محصول رو بخره و این در واقع یعنی اینکه شما میری اون چیزی رو می خری که نیازی بهش نداری و این موضوع دلیل بعدی ما رو شکل میده…
۷- تماشا نکردن تلویزیون از هدر رفتن پولهامون جلوگیری میکنه!
تلویزیون ما رو به سمت خرید کالاها و خدماتی می کشونه که اصلا نیازی به اونها نداریم و این یعنی خرج کردن پول اضافی! خیلی از تبلیغات تلویزیونی و یا تبلیغات اسپانسری که در برنامه وجود داره پیامی مستقیم و یا غیر مستقیم و نا خودآگاه داره که به ما میگه فلان محصول خوب هست و باید خرید.
بیشتر وقتها وقتی میریم خرید ما محصولاتی رو می خریم که قبلا تبلیغاتش رو دیده باشیم و خاطره خوبی تو ذهن ما باقی گذاشته باشند. اونها کار خودشون رو خوب بلد هستند حالا چون من خودم هم مطالعات زیادی در مورد بازاریابی و فروش و این چیزا دارم می دونم که اونها با تحریک کردن حس ترس در بینندهء خودشون باعث میشن که بیننده فکر کنه اگر این محصول رو نداشته باشه واقعا به مشکل خواهد خورد و یا با استفاده از ایجاد حس خوشحالی کاذب به بیننده این رو القا می کنند که اگر فلان محصول رو داشته باشی چقدر از مشکلاتت حل میشه و کلا در زندگی با داشتن این محصول خوشحال خواهی بود!!! واینها باعث میشن که شما با خودتون بگین که “چه جالب این محصول واقعا بدرد من میخوره یادم باشه رفتن بیرون بخرم” یا مثلا میگین: “ایول این دقیقا همون مشکلی هست که من دارم، پس راه حل این مشکل اون محصول هست باید بخرمش”
۸- هیجان کاذب حاصل از تلویزیون
همیشه در تلویزیون یک سری مطالب کم اهمیت به شدت با اهمیت جلوه داده میشن و حتی یک سری مواردی که اصلا وجود نداشته رو میان چنان بزرگ میکنند که در بیننده یک حس هیجان زیادی ایجاد میکنه. که در واقع خیلی وقتها این ها همه برای هیچ هست! کلی برنامه های برانگیزاننده که باعث میشن بیننده گریه کنه، پرخاش کنه، بجنگه، حس تابو ، محتوای تحریک کننده جنسی، نمایش صحنه های جنایت و … در تلویزیون وجود داره.
من بیننده انتظار دارم که با دیدن برنامه های تلویزیون ۱) سرگرم بشم و ۲) مطلع بشم و یا ۳) آموزش ببینم. چرا من باید بشینم به حال یک شخصیت تلویزیونی گریه کنم آخه ؟! چرا باید از دیدن یک سری صحنه، روزها عصبی و پرخاش گر باشم؟ یعنی واقعاً من هدفم از دیدن برنامه های تلویزیون همین بوده؟!!
۹- زندگی شما خیلی ارزشش بیشتر از جدول پخش برنامه های تلویزیون هست
وقتی که من هم برنامه های تلویزیون رو دنبال می کردم باید همیشه برنامه های خودم رو بر مبنای جدول پخش برنامه های تلویزیون تغییر میدادم. مثلا اگر چهارشنبه شب ساعت ۸ یک برنامه تلویزیونی قرار پخش بشه که می خواستم ببینم باید برنامه های بعد از ظهر چهارشنبه رو کنسل کنم و یا اصلا کاری انجام ندم و بیام بشینم تا برنامه شروع بشه این یعنی اینکه باید زودتر بیام که از اول همه چیزو ببینم پس یعنی باید کلی تبلیغ و برنامه های قبلی و اعلام دیگر برنامه رو هم همراه اون برنامه مورد علاقم ببینم . و کم کم رهبر و هدایت کننده زندگی من جدول پخش برنامه های تلویزیونی میشد و این خیلی وحشتناکه که این عمر بی بازگشت و وقت ارزشمند رو بر مبنای زمان پخش برنامه های تلویزیونی تنظیم کنیم.
تازه شما می تونید هر برنامه ای رو که خیلی دوست دارید بعدا ببینید یا از طریق اینترنت ببینید یا اینکه CD یا DVD اونو گیر بیارید و هر وقت دوست داشتید بشینید و تماشا کنید.
۱۰- روابط خودتون رو بدون تلویزیون بیشتر معنا می بخشید
در حال حاضر تماشای تلویزیون مهمترین راه گذران اوقات در خانه ها شده. همه اهل خانواده میان میشنن برنامه ها و سریالها رو یکی پس از دیگری می بینند. حالا جالب اینجاست که در خیلی از خونه ها چون سلیقه ها متفاوت هست هر کسی یک تلویزیون تو اتاق خودش داره که میشینه برنامه های دلخواه خودش رو نگاه میکنه. و اصلا انگار هر کدوم تو یک جزیره جدا از هم زندگی میکنند.
حالا تصور کنید شما بعد از ظهر که میاین خونه بجای اینکه ۲ ۳ یا ۴ ساعت بشینید پای سریالهای تلویزیون یکی پس از دیگری، کلاً تلویزیون رو خاموش کنید و بشینید با هم صحبت کنید، در مورد روزی که داشتین صحبت کنید، در مورد برنامه ای فرداتون صحبت کنید، از مشکلات و راه حلها صحبت کنید.
شب می خوای بخوابی چه چیزی بدست آوردی؟ یک سری احساسات کاذب از وضعیت شخصیت سریال ها یا فیلمها؟ یا حس ترس از نداشتن چیزی؟ یا حس خودکم بینی برای نداشتن یک زندگی انچنانی؟ یا خیلی حسها و افکار منفی و مخل که از تماشای برنامه و سریالهای تلویزیونی بدست آوردی؟ یا اینکه یک قلبی پر از حس شادی از اینکه مثلا برادرت، پدرت، همسرت و یا دوستت امروز تونسته یک موفقیت خوب بدست بیاره؟ یا انگیزه بیشتر برای اینکه فردا بتونی بری و کارهات رو با استفاده از نصایح پدرت و یا خواهرت یا مادرت بهتر انجام بدی؟ یا حس شادی از اینکه یک موردی که نمی دونستی رو تونستی با سئوال و تحقیق از اطرافیان و مطالعه متوجه بشی؟ و خیلی حس های خوب و واقعی دیگه …
کلام آخر
پس بیاین با هم یک زندگی بدون تلویزیون رو شروع کنیم و این مطلب رو هم به اونهایی که دوستشون داریم بگیم که نبودن تلویزیون اصلا و به هیچ عنوان چیزی رو از زندگی کم نمیکنه و آدم رو اصلا از زمونه عقب نمیندازه. پس همین امروز کم کم شروع کنیم تا در آینده نزدیک دیگه تلویزیون هیچ نقشی در زندگیمون نداشته باشه. باور کنید زندگی خیلی بهتر خواهد شد.
اینم یک منبع خوب برای شروع: Turn Off Your TV
جایگزینهای پیشنهادی بجای نشستن پای تلویزیون:
– ورزش و نرمش مثل دویدن، دوچرخه سواری، شنا، آیروبیک و …
– بودن با دوستان
– مطالعه کتاب
– نوشتن، سرودن و وبلاگ نویسی
– دور زدن / پیاده روی کردن
– شرکت در کلاسهای مختلف
– صحبت و دیدن والدین
– سازمان دهی اتاقتان و منزلتان / تغییر دکوراسیون دوره ای
– مراقبه و مدیتیشن کردن
– تعیین کردن اهداف آینده تان
– برنامه ریزی برای رسیدن به اهدافتان
– انجام دادن کارهای که دوست دارید
– رفتن به اینترنت و خواندن مطالب مختلف وبلاگها (مخصوصاً وبلاگ ۱ تجربه !!!)
– حالا بازم اگر چیزی به ذهنم رسید اینجا اضافه می کنم.
شما هم با نظراتتون کمک کنید که بتونیم این زندگی بدون تلویزیون رو شروع کنیم.
موفق باشید
صادق علوی زاده
سلام،
مطالبتون واقعا مفید بودند..اما قبول کنید بعشی آدمها در پیدا کردن مطالب تنبلند، به قول معروف بیشتر دیداری هستند تا شنیداری.. یعنی بجای اینکه چیزی رو بخونند تا اطلاعاتشون بالا بره، ترجیح میدند فیلمش رو ببینند..واسه همین سخته بدون تلویزیون سر کنند..ولی من هم قبول دارم که تلویزیون نباشه آرامش بیشتری هست…
نظرتون عالیه دوست عزیز ولی این روزا کسی برای بیشتر شدن اطلاعاتش تلویزیون نگا نمی کنه- تعداد کسانی که برای سرگرمی میشینن پاش به مراتب بیشتره از بقیه که نگاه آموزشی به تلویزیون دارن –عالی بود
درسته
یه چیزی یادم رفت..این گزینه اشتراک ظاهراً فقط باید با وی پی ان اشتراک داشت. اگر بشه یه امکانی داشته باشید که بدون وی پی ان بشه مشترک شد، خیلی بهتر میشه..آخه بعضی وقتها یادم یره میام اینجا، میخوام حداقل به ایمیلم بیاد که بهره مند بشمو.خودتون گفتین بریم وبلاگ بخونیم دیگه، مخصوصاً همین وبلاگ یک تجربه :دی
یادش بخیر اگر الان وبلاگم بود، اونوقت بهتون میگفتم منم یه وبلاگ دارم :دی
خیلی خیلی عالی و مفید بود واقعا خسته میشم که وقت با ارزشمو میدم واسه تماشای خواننده مورد علاقه ام تازه یارو رو اصلا به دنیا که اومدم ندیدم و ۱۴ سالگی از طریق آهنگاش آشنا شدم فکرشو بکن اگه tvنبود چی میشد واقعا عالی میشد به نظر من یه خواننده یه خواننده است که باید بخونه و نباید اونقد مهم باشه که از خودم و وقتم بگذرم البته تو زمانهای حیاتی ازش میگذشتم ولی خب بازم کم بود شما خیلی راهنمایی خوبی کردین از این لحضه میخوام که tvرو فراموش کنم و از شما هم خیلی ممنونم.موفق باشین!
من الآن چند ساله که تلویزیون نمی بینم فقط هفته ای یکی دو ساعت . یا وقتایی که کسالت دارم و هیچ کاری از دستم بر نمیاد ، تلویزیون روشن می کنم. یه مقاله ای امروز خوندم راجع به تأثیرات تلویزیون بر مغز کودکان. خیلی جالب بود و مضرات عجیبی درباره تلویزیون روی مغز انسان نوشته بود.
خوب اونجوریم خیلی بده که هفته ای دو ساعت فقط
ممنون ازمطالب مفیدتون
ما هم سالهاست اصلاً تو خونه امون تلویزیون نداریم و کمبودش رو هم احساس نمی کنیم. به نظرم یکی از کارهایی که میشه شبها بجای تلویزیون دیدن انجام دادن پختن یه شام خوشمزه است.
موفق باشید
سلام. امروز تلویزیون چندساعت از عمرم رو تلف کرد بهمین خاطر وقتی به اتاقم رفتم بخاطر ناراحتی از این مسئله، به این موضوع فکر کردم که واقعا تلویزیون چه نفعی برام داشته. ولی هر چه فکر کردم منفعتی بدردخوری از اون به ذهنم نرسید بهمین خاطر تصمیم گرفتم اون رو از زندگیم حذف کنم. تو اینترنت سرچ کردم که به وبلاگ شما رسیدم و تصمیمم قطعی شد.ممنون از شما
سلام، من دانشجوی مدیریت فرهنگی هستم و میخواهم پایان نامۀ ارشد خود را روی موضوع زندگی روزمره بدون تلویزیون کار کنم.آیا شما میتونید به من کمک کنید؟ منابع معتبر و جدیدی با رویکرد جامعه شناختی دارید که در اختیار من قرار دهید؟ ممنون.
دنیا بدون تلویزیون آرامش بیشتری دارد.ممنونم
راستش من این مشکلو با سریال های شبکه جم دارم.کلافه شدم اما هر شب از ساعت هشت تا یازده از جلوی فیلما تکون نمیخورم.الانم ک این مطلبو خوندم چون برای کلاس زبانم موضوعم همین بحث شما بود.ی جمله شما منو خیلی شوکه کرد این ک چرا باید با دیدن فیلم ها احساس های کاذب پیدا کنید و اذیت بشید؟؟؟؟؟
سلام
ما هم تلوزیون را بیش از ۱۲ سال است که از خونه بیرون کردیم و خیلی زندگی بهتری داریم …
من به شما پیشنهاد می کنم که این مساله رو با سلیقه ی خودتون کمی گسترده تر مطرح کنید و دلیل های فراوانی که برای بیرون کردن تلوزیون است رو بیان کنید…
اگرچه در اطرافیان ما افراد زیادی هستند که از تلوزیون استفاده نمی کنند یا اصلا ندارند ولی در کل برای عموم مردم این مساله قابل هضم نیست و مثلا تا بهشون می گم ما تلوزیون نداریم شاخ درمیارند…
بسیارعالی وهوشمندانه بود
دوری جستن از بعضی وسایل مدرن لازمه زندگی امروز ماست
سلام
دوستان منم میخوام تلویزیون رو از خونه حذف کنم و همین الان هم خودم و خانمم شاید روزی نیم ساعت هم نبینیم. اما نمیدونم با فرزندم که داره کم کم بزرگ میشه و در خونه فامیل و دوستاش تلویزیون وجود داره چطور برخورد کنم ؟ چطور قانعش کنم وقتی میگه چرا ما نباید تلویزیون داشته باشیم؟؟
لطفا دوستان و اقای علوی زاده کمک کنند
ممنونم
سلام دوست عزیز
برای قانع کردن فرزندتون و حتی کسان دیگه پیشنهاد میکنم کتاب آیین دوست یابی رو بخونین که نحوه سخنوری رو خیلی خوب بهتون یاد میده.
نویسندش هم (دیل کارنگی)
زندگی بدون تلویزیون خوبه
ب این مسئله اعتقاد دارم ولی اعتیاد ب تلویزیون خیلی ازارم میداد شاید یه شش ماهیه ک بهش اعتیاد پیدا کردم ولی از امروز تصمیم میگیرم کنارش بزارمممممم.
موسیقی هم جایگزین خوبیه. البته نوازندگی… 🙂
من دو ساعت پیش با همکارم با این سایت آشنا شدیم.خیلی خیلی عالیه .همه چیزش میزون وانگیزشیه .سپاسگزاریم .دمتون گرم
بیشتر این مطلب ترجمه از سایتی بود که همین ده دقیقه پیش من داشتم میخوندم. کمی تغییرش دادید و با نام خودتون منتشر کردید. خیلی شایسته تر بود که قید می فرمودید.
ی هفته میشه تلویزیون روشن نکردیم تصمیم گرفتیم کلا تلویزیون تماشا نکنیم اگه خدا توفیق بده ان شاءالله
من تقریبا تلویزیون رو حذف کردم ولی هر کاری میکنم تا دیگه مسابقات ورزشی نگاه نکنم نمیتونم و هر وقت یه مسابقه ورزشی مثل فوتبال یا المپیک نشون میده ناخود آگاه اونوذنگاه میکنم و ساعت ها وقتم تلف میشه و بدیش اینه که بعد از دیدن مسابقه ورزشی فکرش دیگه از ذهنم خارج نمیشه و فکرمو تا ساعت ها به خودش مشغول میکنه
لطفا راهنمایی کنید
لطفا ترجمه متن انگلیسیروهم بزارید
سلام بسیار مطلب درستی است حد اکثر روزی یک مرتبه یا روز درمیان اخبار و گاهی بعضی خاطرات و زندگی نامه های آموزنده را گوش میدم- بیش از این وقت تلف کنی است
سلام و خدا قوت
بسیار آموزنده بود. بنده برگزار کننده کارگاهها و همایشهای موفقیت و اعتماد به نفس و موفقیت خانواده هستم. از مطلب شما در کلاسهام استفاده می کنم. خدا قوتتون بده.
فقط رفتی همایش برگزار کنی، این سوتی رو نده.
خدا قوتتون بده؟
یا بگو خدا قوت
یا بگو خدا بهتون قوت بده
سلام،
من هروز تلویزیون میبینم ولی آخر هیچ منفعتی برام نداره؛ممنون از شما
مهندس مطلبتون عااااالی بود.
واقعا غیر از این هم نیست. تلویزیون بی خاصیت ترین وسیله تو خونه هاست
سلام
من تلویزیون نمیبینم اما خب خیلی با گوشی کار میکنم و تو تلگرام و وبلاگ ها مطلب میخونم چون زیاد با گوشی کار میکنم بعدش سردرد میگیرم البته از بیکاری اینکارو میکنم چون کار دیگه ای ندارم و خیلی چیزها تو ذهنم هست که انجامش بدم مثلا برم کلاس نقاشی ثبت نام کنم یا باخانواده برم بیرون اما واقعیت اینه که امکانش وجود نداره…بنظرتون من چیکار کنم؟؟؟؟?
فقط باید دوستهای زیاد پیدا کنی آدم افسرده فقط نقشه میکشه نصف و بیشتر ایرانیها افسرده اند خیلیهاشون تنبل نیستن و قبل از افسردگی آدمهای پرتلاشی بودن ولی حالا دیگه همه چی سختشونه چون افسرده اند. بهترین راه رهایی هم دوستیابی و ورزش هست باید ارتباطاتت رو زیاد کنی…
برای رفع افسردگی تلاش کنید و به این منظور ورزش کردن که زیاد نباشد ، بودن با اطرافیان ، موضوعات خنده آور ، خوراکی های ضد افسردگی ، شرکت در کلاس های آموزش رقص ، رقصیدن به آهنگ های شاد در خانه با اطرافیان ، انجام ده تنفس عمیق روزانه با سه بار تکرار ، چرت زدن بعد از ظهری ، انجام کارهای خوبی که به آن علاقمندید ، دیدن فیلم های کمدی و خنده دار هر ماه یک الی دو بار ، همه اینها میتواند برای شما کمک کننده باشد .
بنده هم با شما موافقم
یادم نمی آید آخرین بار کی بود که به خواسته خودم تلویزیون را روشن کردم
من ک از تلوزیون فقط فوتبالشو میبینم
من الآن ۵۷ سال دارم و هیچ وقت خوشم نمیاد فیلم و سریال تماشا کنم و تابحال نخواستم سینما برم . چون اخلاق من از اول یه جوریه که از زمان بچگی تا بحال دروغ نگفتم چون از دروغ و دروغگو خوشم نمیاد و این فیلم و سریال ها فیلمنامه دارن و یه کسی نشسته اونها رو الکی از خودش بافته و نوشته و درواقع تماشاگر وقتشو صرف میکنه برا تماشای یه موضوع از سر تا پا دروغ . ولی فیلمهای مستند رو خیلی دوست دارم و فکر میکنم خودم رفتم اونجا و همه چی رو خودم دارم انجام میدم .
با سلام مطالب خیلی مفید بود ،حدود ده سال پیش کتابی در مورد مضرات tv خوندم و از اون زمان حدود دوسال تی وی نگاه نکردم ولی بعد از اومدن گوشی های هوشمند و اینترنت دوباره بدجور معتاد شدم تا الان که تقریبا بیشتر وقتمو با دیدن فیلم میگذره بدون وقفه راستش بنظرم برای رهای از این عادت بد باید اول یک جایگزین خوب پیدا کنیم در غیر اینصورت محاله این عادتو ترک کنیم،
سلام.
من جدیدا معتاد فیلم شدم نه اینکه فقط همون چن ساعت بشینم پای یه فیلم .اون فیلمی که میبینم کل روز ذهنمو مشغول میکنه .علاوه بر اون از زک افرون خیلیییی خوشم میاد و سعی میکنم حرکات و حرف زدنو رفتارم مثه اون بشه که میدونم فوق العاده بده .ازتون میخوام یه راهکار به من پیشنهاد بدین که هم فیلم ببینم هم درسامو بخونم چون دانش آموزم.خیلی سخت میگذره به خدا
من الان آرزومه جای شما باشم و درس بخونم.ولی حیف دوران نوجوانی رو به بطالت گذروندم.من پیشنهاد میکنم روزی بیست دقیقه -نیم ساعت یا یک ساعت بشینید یه جای ساکت و فکر کنید.مطمئن باش خدا کمکت میکنه.به این فکر کن که اصلا ما کی هستیم از کجا اومدیم و به کجا میریم-من چه کارهایی میتونم انجام بدم-زندگی نامه آدمای موفق رو بخون و ببین که اونها هم مفت به موفقیت نرسیدن و ….
امسال کنکور دارم و درگیر سریال و فیلم و تلویزیون و گوشی و هرچی که نباید..
حس می کنم علتش هموون افسردگی باشه
بهترین دانش آموز مدرسه بودم( اسم بهترین آزارم میده چون بالاش خیلی سختی کشیدم ) اما یه رقیب جلوی راهم سبز شد که توجه همه رو به خودش جلب کرد
تبعیض در نگاه بقیه خیلی آزارم داد
خانواده از بچگی اجازه ندادن خودم باشم با همه وجودم ازشون دلگیرم چون من خیلی سخت کوش بودم..میتونستم به اهدافم برسم
چند ماه پیش داغدار هم شدم
در خانواده مادری و پدری هیچ دختری به جز من نیست
در مدرسه چون یکم خودخواه بودم برای موفقیت هیچ دوستی ندارم
تنهای تنهای تنهااااااااااااااااااااااااا
تنها پناهم شده تلویزیون و البته بزرگترین گناهم در حق خودم
ولی می خوام دوباره بلند شم و در خلوت و سکوت تلاش کنم و آیندمو بسازم
اگه به اون رتبه ای که میخوام برسم( که صد در صد میشه ) میام و کامنت میذارم تا شما هم در شادی من شریک بشید
امشب ساعت ۱۲:۰۹ تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۹۸
دوستان من منتظر انرژی مثبت شما ها هستم
خونوادم با تلوزیون دیوونم کردن توی یه خونه هفتادمتری شیش نفریم از صبح تا شب ساعت۱،تلوزیون نگاه می کنن باصدای بلند😭 حتی نمیزارن زود بخوابم از همه بدتر حق اعتراضم ندارم ای کاش فقط بدیشون همین بود😭
امیدوارم مشکلت حل بشه پسر جوان پر انگیزه🌻
من از قدیم در طول شبانه روز انواع کارها رو که واجبه انجام میدم حتی کارهای تفریحی ، اگه در وسط کارها یا مواقع شب بخوام وقت خالیمو پر کنم تلویزیون رو باز میکنم و کانالهایی که برنامه شون وقتم رو هدر میده یا موضوع غم انگیزی هست فوراً کانال عوض میکنم تا یه چیزی رو که دوست دارم پیدا کنم. پس از تموم شدن برنامه هم به هیچکدوم از شخصیت هاش فکر نمیکنم . تو خونه من هم فقط خودم هستم و کسی نیست که برنامه دیگه ای رو به من اجبار بکنه .
به نظر من کارتلویزیون ۳چیزه:
اطلاع رسانی:که به نظرم روزی۱باربه مدت چنددقیقه بایداخبارراگوش داد حالا اگه رادیو باشه بهتره
آموزش:آموزشهای تلویزیون چون سیستماتیک نیست به نظرم خیلی مفیده فایده نیست مگرآموزشهای لحظه ای وکوتاه مدتش
تفریح وسرگرمی:بهترین جایگزین بودن باخانواده وصله رحم است وهمینطورورزش ورفتن به دل طبیعت وخیلی چیزای مفیددیگه
امروز جامعه به بیماری فضای مجازی که بسیار مخرب است دچار شده و به طور کامل وقتش رو صرف گشت و گذار در اینستاگرام و تلگرام میکنه. امروز وبلاگ و سایتهای اینترنتی و تلویزیون دست پایین تری رو دارن. یه قانون وجود داره هرموقع اکثر یک جامعه رفتن دنبال یک جریان مطمئن باشید اون جریان غلطه!
اول از همه اینکه شما با گشتن در اینترنت همیشه سراغ مطالبی که دوست دارید میرید. مثلا یک فرد مذهبی تا آخر عمرش سرچ میکند: نشانه های حقانیت فلان دین، طرفدار یک تیم فوتبال ایرانی تا آخر عمرش سراغ سرچ کردن لالیگا نمیرود و فقط اخبار تیم ایرانی خودش رو دنبال میکنه و در کل خودش رو محدود به علایقش میکند. اما حسنی که تلویزیون دارد این است که اطلاعات مختلفی به شما میدهد که شاید عمرا به ذهنتان خطور نمیکرد. اطلاعات در هر زمینه ای به صورت پر و پخش و گاهی همگرا. شاید در خلال رد کدن کانالها یکهو متوجه شوید که موسیقی سنتی هم زیباست که شما هرگز یک ثانیه هم در اینترنت به دنبال آن نمیرفتید! یک مرتبه اتفاقی چشمتان به فوتبال های اروپا می افتد چند ثانیه از آن را میبینید و میفهمید یک عمر با دیدن لیگ فوتبال ایران وقت خود را تلف کرده اید. هدفم این است که بگویم تلویزیون ،رادیو، اینترنت سه رسانه بسیار کارآمد و هر کدام سودی دارد. تنها چیزی که سودی ندارد شبکه های اجتماعی از جنس آپلود عکس و لایک هستند که نه اطلاعات تصادفی و گوناگون به شما میدهند(مثل تلویزیون و رادیو) و نه اطلاعات دقیق و مورد نظر(مثل اینترنت) و صرفا وقت شما صرف دیدن عکس افراد مختلف در حسن خوردن پیتزا و داشبرد ماشین و کادوی ولنتاین دیگران میشود.
بسیار زیبا نوشتین و درست.
و خب بهتره که سریال ها و فیلم های سینمایی رو از زندگیمون حذف کنیم😊
سلام. مطالب مفیدی بود ممنون.
بنظرم مطالعه کتاب بهترین و آرامش بخش ترین جایگزین برای تلویزیونه
سلام من ۱۵ سالمه من زمان زیادی تلوزیون نگاه نمیکنم ولی با دیدن بعضی فیلم ، سریال، کارتون تحت تاثیر قرار میگیرم جوری که چند ساعت بهش فکر میکنم همون جور که توی مطلب نوشته بود
سال ۱۳۹۱ بود که به خانمم گفتم دخترمون که ۳ سالشه داره بزرگ می شه و من هر چه این کانالهای ماهواره رو حذف میکنم باز هم برنامه ناجور وجود داره .بیا کلا ماهواره رو حذف کنیم ولی قبول نکرد گفت حوصله ام سر میره اون موقع ۲ تا ال ام بی داشتیم که یکیش قطع شده بود .حوصلم نداشتم برم بالا پشت بوم درستش کنم .یکی دو ماه بعد رفتم دیدم اون ال ام بی که سیمش قطع بود رو یکی دزدیده .اول خیلی عصبانی شدم بعد با خودم فکر کردم بهتر که دزدیدند. چند وقت بعد یک تلوزیون ال ای دی خریدم نصاب ال جی اومد نصب کنه گفت که رسیور ماهوارتون اتصالی داره اون رو به تلوزیون جدیدتون وصل نکنید .تلوزیون جدید رو گذاشتیم تو سالن و قدیمی و ماهواره رو بردیم تو اتاق خواب . کم کم ماهواره کمتر نگاه میکردیم . یک روز هم اب ریخت روی رسیور کلا سوخت و تمام . ۳ سال بعد داشتیم از اون خونه میرفتیم انتن بالا پشت بام را مجانی دادم به همسایه . تو خونه جدید فقط صدا و سیما نگاه میکردیم .تو ایام کرونا پسر کوچکم یک روز ظهر که من خوابیده بودم با الکل پاشید روی تلوزیون ال ای دی که روشن بود و یک پنجم صفحه اش خراب شد .کلی دعواش کردم . بعد با خودم گفتم پول بیاد دستم تعمیرش میکنم و یواش یواش عادت تلوزیون دیدن تو خانواده ما از بین رفت هنوز هم بعد ۲ سال درستش نکردم پول هم دستم اومد ولی این کار را نکردم الان خیلی احساس بهتری دارم